کتاب آسمانی مسیحیان را «کتابمقدس» مینامند.
دو بخش عمده
کتابمقدس از دو بخش عمده تشکیل یافته است: عهدعتیق و عهدجدید.
عهدعتیق همان کتابی است که نزد ایرانیان به تورات معروف است؛ گاه نیز «تورات و زبور و صُحُف انبیا» نامیده میشود. عهدعتیق در واقع مجموعۀ کتب مقدسۀ یهودیان میباشد.
عهدجدید نیز مجموعۀ کتب مقدس مسیحیان است که پس از ظهور عیسی مسیح نوشته شد.
عهدعتیق
این کتابها حاوی پیمان و میثاق کهنی است که خدا با قوم اسرائیل بست تا ایشان را برای خود قومی مقدس بسازد. وقتی زمان موعود فرا رسید، خدا پیمان و میثاقی نوین منعقد ساخت، اما نه فقط با قوم اسرائیل، بلکه این بار با تمام بشریت. این میثاق نوین را عیسی مسیح برای بشریت به ارمغان آورد. از اینرو، کتابهای مسیحی را عهدجدید مینامند، یعنی میثاق نوین خدا با بشر.
عهدعتیق شامل 39 کتاب میباشد. نگارش عهدعتیق در حدود ۴۰۰ر۳ سال پیش بهدست موسی آغاز شد و در حدود ۴۰۰ر۲ سال پیش با کتاب ملاکی نبی پایان یافت.
عهدجدید
کتابهایی که حاوی زندگی و تعالیم مسیح و نوشتههای رسولان او میباشد، عهدجدید را تشکیل میدهند. عهدجدید شامل 27 جزء یا کتاب است. این کتابها که نزد ایرانیان مجموعاً به «انجیل» معروف است، به شرح پیمان و میثاق نوینی میپردازند که خدا با بشر بست تا او را بهواسطۀ جانفشانی عیسی مسیح بر روی صلیب، رستگاری بخشد.
انجیلها
همانطور که گفته شد، زندگی و تعالیم و کارهای عیسی مسیح، قسمت مهم پیام شفاهی رسولان را تشکیل میداد. از اینرو، بههنگام نوشته شدن این پیام نیز زندگی مسیح قسمت مهمی از عهدجدید را تشکیل داد. در عهدجدید، ۴ کتاب به شرح زندگی و تعالیم مسیح پرداخته است. این کتابها «انجیل» نام دارند. انجیل واژهای است یونانی بهمعنی «مژده». روحالقدس چهار نفر از رسولان و پیروان برگزیده را مقرر فرمود تا زندگی عیسی مسیح را از چهار دیدگاه مختلف بهرشته تحریر در آورند. هر یک از این چهار نفر، انجیل خود را خطاب به گروه خاصی نوشتند. متی› کتاب خود را برای مسیحیان یهودینژاد نوشت و به همین علت، در آن بر پیشگوییهایی که در مورد مسیح در عهدعتیق آمده بود، تأکید گذارده و او را همان مسیحای موعود معرفی کرده است. مَرقُس همان مطالب را برای مسیحیان روم نوشت. بههمین علت، میبایست مطالب خود را مطابق با روحیه عملگرای رومیها مینوشت و از بیان نکات فلسفی اجتناب میورزید. لوقا با هدایت روحالقدس انجیل خود را برای یونانیهای فلسفهدوست نوشت و از این جهت تأکید زیادی بر تعالیم مسیح گذاشت. یوحنا نیز انجیل خود را برای تمام مسیحیانی نوشت که مشتاِ بودند شخصیت و هویت واقعی مسیح را از پس پرده ظاهری جسم او بشناسند. از اینرو، او بر بخشهایی از زندگی و تعالیم مسیح را تأکید میگذارد که الوهیت و پسر خدا بودن او را نشان میدهند.
کتابمقدس یک «شهادتنامه» است، شهادتنامۀ یک ملت در طول مدت زمانی حدود ۵۰۰ر۱ سال. این ملت همانا قوم اسرائیل است که بهواسطۀ آنان یکتاپرستی اکنون در سراسر جهان انتشار یافته است.
انجیلها نیز صرفاً حاوی تعالیمِ خصوصی مسیح به شاگردانش نیست، بلکه شرح معجزاتی است که در حضور انبوه مردم صورت میگرفت. هزاران هزار نفر بهدست او شفا یافتند و ایشان برای دهها سال، شاهد زنده بر کارها و تعالیم او شدند. نام بسیاری از آنها بهعنوان مدرک در انجیلها آمده است. نام «بارتیماؤس» به این علت در انجیل آمده چون او در زمان نگارش انجیلها زنده بود و میتوانست شهادت دهد که عیسی بیناییاش را به او باز گردانده است. یا وقتی در انجیل میخوانیم که شخصی بهنام شمعون قیروانی صلیب عیسی را حمل کرد، نام او به این دلیل نوشته شد تا خوانندگان بتوانند درستی ماجرا را از او تحقیق کنند. وقایع این «شهادتنامه» در خلوت رخ نداد. پولس، آن رسول برجسته و دلیر عیسی مسیح، هنگامیکه در حضور بزرگان کشوری محاکمه میشد، فرمود: «پادشاهی که در حضور او بهدلیری سخن میگویم، از این امور مطلع است چونکه مرا یقین است که هیچیک از این مقدمات بر او مخفی نیست، زیرا که این امور در خلوت واقع نشد» (اعمال 26:26). مرگ و زنده شدنِ عیسی مسیح در خفا واقع نشد، بلکه در مقابل چشمان شاهدانی که در زمان نگارش انجیلها زنده بودند.
بهعلاوه، کتابمقدس شرح رابطۀ زنده و شخصی خدا با انسانهاست، انسانهایی که گاه در اوج ایمان و تقوا بودند و گاه در لغزش و سستایمانی. شرح این روابط که تحت الهام الهی نوشته شدهاند، آشکارکنندۀ اراده و قصد متعالی خدا برای بشر است.
بدینسان، میتوان بهحق گفت که کتابمقدس کتابی است فراسوی وحیها و الهامات انتزاعی؛ کتابی است مبتنی بر رابطۀ زنده و شخصی خدا با انسانها. حتی وحیها و مزامیر (سرودههای روحانی) آن نیز همه مرتبط به اوضاع و احوال معاصرین است. محتوای آن را مردم در طول 15 قرن تجربه کردند و زیستند.
کتابمقدس بهراستی شهادتنامۀ یک ملت است در طول 500ر۱ سال. از این جنبه، کتابمقدس در میان سایر کتب مذهبی منحصربهفرد است.